و باز هم دوباره حادثه هایی که نمکی بر زخمند
و همه ی زخمهای کهنه را تازه تر از قبل میکنند .
لاله ی عزیز! میدانی که درکت میکنم اما نمیدانم چرا خود نمیدانم .
از خدا برایت صبر میخواهم چراکه میدانم درد را که میدهد صبر را پیشکش کرده است .
اما هنوز هم در کارهایش مانده ام .
تا چه پیش آید ...
سلام ساحل جوون
خوش به خال اونایی که صبورن البته من خودم صبوریم بد نیست.....
راستی خواب منو دیدی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
جالبه......!!!!!
البته ایشالله که خیره........!!!
شایدم خوابه حسامو دیدی....؟؟؟؟؟؟
مظلب قبلیت رو خونده بودم ولی نمی دونستم چه کامنتی باید بزارم. اینم یه کم برام مبهمه. خودت میدونی که یه کم فشار زیاد شده. دارم فکر میکنم. منتظر باش.
هیچ وقت فکر نمی کردم موضوع آپ وبلاگ بشم .حقیقتا ادم ترسویی نیستم یا به قو ل حسام زرنگ هم نیستم. حالا اگر ای پی منو مو ضوع آپ بعدی نمیکنی خون خودتم کثیف میگم من کیم
هیچ اگر سایه پذیرد من همان سایه هیچم
سلام ساحل جون
عیدت مبارک
به منم یه سر بزن
آخه حالا دیگه لیلای من عوض شده.