پنج شنبه که میشه؛ صبح زود؛ یه پیرمرد کوژ پشت، عصازنان ، با تمام توانی که در دست ها و حنجره اش داره در خونه مون رومیزنه و با گفتن جملات تکراری تقاضای کمک میکنه . مدتی بود که پیداش نبود و حسابی نگرانش بودم اما امروز اتفاقی دیدمش . خدارو شکر کردم چون دیدنش منو یاد چیزائی میندازه که روزمرگی ها از یادم میبره . اومدنش یه لطف دیگه ای هم داره و اون اینه که هیچوقت پنج شنبه ها خواب نمی مونم .
کامپیوترم ویروسی شده. هر فایلی رو که باز میکنم یه newfolder ساخته میشه با حجم بالا . از دست آنتی ویروسم هم کاری بر نمیاد . این ویروس نه اجازه میده آنتی ویروس اجرا بشه و نه حتی update . یه آنتی ویروس دیگه هم نمیزاره نصب کنم . رفتم ویندوز رو عوض کردم اما بازم فرقی نکرد . اگه غیر از پارتیشن بندی چاره ی دیگه ای هست یکی بهم بگه لطفا .....
....که نه از هیچ اثر ماند نه از سایه ی هیچ ....!!!؟؟؟؟
سلام راستش زمانه زیادیه بهم سر نزدیم...اما مهم اینه که من هنوز دارم به دیوار فکر می کنم و شما... ویروسم بی خیال.. ....که نه از هیچ اثر ماند نه از سایه ی هیچ...می شه منظور از نوشته را بگویید...
اره یه راه هست. زنگ بزن بهم
سلام
راستش زمانه زیادیه بهم سر نزدیم...اما مهم اینه که من هنوز دارم به دیوار فکر می کنم و شما...
ویروسم بی خیال..
....که نه از هیچ اثر ماند نه از سایه ی هیچ...می شه منظور از نوشته را بگویید...
سلام من آپ هستم سر بزن.
سلام
شرمنده از اینکه دیر بهت سر زدم
مشکل امتحان نبود مطمئن باش
در مورد سیستمتم به نظر من بندازش دور، همین.......
به نام خدا
سلام دوست جوونی! خوبی؟
من برشگتم بلاخره! با همون آدرس قبلییییییییییییی! دلم واست تنگیده بود ساحل جوونم! یا حق!
چرا آپ نمی کنی؟ خیلی وقته منتظرت هستم. یه مدت گرفتار بودم ولی دلم می خواد مطلب بخونم. پس بنویس