همیشه آرزوی
رسیدن توی همه لحظه هات جاریه ...توی چشمات شوقش موج میزنه ....واسش خودتو به آبو آتیش میزنیی....و....اما همینکه میرسی دیگه هیچ حسی نداری ...احساس میکنی که نه! انگاری اشتباه اومدی ..انگاری که هیچوقت نمی خواستی برسی ...
نمی دونم ...شاید فقط این من باشم که این حسو دارم ...
تمام اعتقاد من همان نرسیدن است ...
راست میگفت که :
نرسیدن به معشوق هدیه مقدسی است که خداوند به هر کسی نمیده ...نرسیدنه که از مس وجود آدم طلا واکسیر میسازه....
حالم خوب نبود . نرسیدن به معشوق رو سرچ کردم . وبلاگ شما هم اومد . راستشو بخواین درسته ادمو به جاهایی میرسونه که حدسش امکان نداشت اما صبر و امتداد درخواست و دعا هم ادمو از ژا میندازه .