زندگی

تنها خطا ست که زندگیست ....

و آگاهی مرگ است .....!!!!

شما چی فکر میکنی؟

امروز رو هیچوقت فراموش نمیکنم

خواستم عقب بشینم

بهم گفتی : مهندس! بیا جلو

نمیدونی چه حالی داشتم

وقتی خودمو کنارت حس کردم

هیچوقت اینقد بهت نزدیک نبودم ....

سهم من اینست
آسمانی که آویختن پرده ای آن را از من

میگیرد...

 

-

مهراوه ی من ! آنچنانت دوست دارم که هر آنچه را دارم فدای تو میکنم

دینم را ..ایمانم را ..عشقم را ...

هر آنچه را دارم ...مهراوه ی من ! تو را که دارم فدای تو میکنم .

پیشنهاد میکنم قسمت عشق به فرزند از کتاب هبوط در کویر دکتر شریعتی رو بخونید . نمیدونم شما رو هم مثل من لبریز از تهی بودن میکنه .

چی گفتم ؟ لبریز از تهی بودن

 

نظرات 2 + ارسال نظر
من سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:05 ب.ظ

اره درسته

سیوی ست سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:42 ب.ظ http://samuraiofsatan.blogsky.com

درود
زندگی را میشود چنین تعریف کرد:
تلاش برای زنده بودن بی تعلق به سوی قوی شدن
اما مرگ را لذتی است که شاید هیچ گاه برابری برایش نمیتوان یافت.


ما دوباره در آسمانهای شبانه خواهیم راند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد